چند بار کلمه کلیدی را در محتوا تکرار کنیم؟

کلمه کلیدی مرده است. در سال‌های ابتدایی تولد گوگل، یک اصل ساده برای کسب نتیجه در سئو وجود داشت: «هرچقدر کلمه کلیدی را بیشتر تکرار کنیم، گوگل رتبه بهتری به ما می‌دهد.»

به‌عبارت‌دیگر در آن زمان، این موتور جستجو به اندازه کافی هوشمند نبود و بر اساس چند معیار ساده نتایج جستجو را به کاربران نمایش می‌داد. اما با راه‌اندازی کارخانه الگوریتم‌سازی گوگل، مفهوم سئو برای همیشه تغییر کرد.

عصر تکرار کلمه کلیدی به پایان رسید و به دوران جدیدی قدم گذاشته‌ایم؛ توجه به هدف کاربر و مفهوم کلیدی.

در این مقاله تلاش می‌کنیم به یک سوال پرتکرار برای افراد تازه‌وارد در حوزه تولید محتوا و سئو پاسخ دهیم؛ کلمه کلیدی را چندبار در متن استفاده کنیم؟ برای پاسخ به این سوال پیش از هر چیز با مفهوم گرایی در محتوا آشنا شده و در قالب مثال‌های متعدد تکنیک‌های مفهوم‌گرایی در محتوا را بررسی می‌کنیم.

پیش از شروع به مطالعه این نکته را در نظر داشته باشید که در این مقاله منظور ما از محتوا، صفحاتی هستند که ارائه متن و تصویر مهم‌ترین هدف آن‌هاست، مثل مقاله، خبر یا محصول. در صفحاتی مانند دسته‌بندی محصولات، صفحه اصلی سایت، درباره ما و… استراتژی متفاوتی برای استفاده و تکرار کلمات در پیش خواهیم گرفت.

یک قدم عقب‌تر؛ چرا کلمه کلیدی مهم است؟

برای این‌که درک بهتری از کلمه کلیدی داشته باشیم، اجازه دهید یک قدم دورتر ایستاده و از دو منظر به آن نگاه کنیم؛

1- کلمه کلیدی عبارت یا عباراتی است که توسط کاربران در گوگل جستجو می‌شود.

از دیدی دیگر هم می‌توان به کلمه کلیدی نگاه کرد؛

2- کلمه کلیدی بهترین توصیف را از ماهیت صفحه ارائه می‌کند.

اگر این دو تعریف که یکی از دید کاربر جستجو کننده و دیگری از دید تولید‌کننده محتوا بود را در کنار هم قرار دهیم، متوجه یک نکته مهم می‌شویم:

اگر هدف کاربر از جستجو با ماهیت صفحه در سایت ما یکسان باشد، شانس کسب جایگاه در نتایج جستجو را خواهیم داشت.

برای رسیدن به این هدف و کسب جایگاه باید ادبیات خود را به ادبیات کاربران نزدیک‌ کنیم. اینجا همان جایی است که پای مفهوم کلیدی به میان می‌آید.

ولی! کاربران تنها از یک عبارت استفاده نمی‌کنند

ما باید به ادبیات کاربران نزدیک شویم. اما آیا همه‌ی کاربران از یک ادبیات استفاده می‌کنند؟ اجازه دهید این مساله را با یک مثال بررسی کنیم. به تصویر زیر که از ابزار سرچ کنسول گرفته شده است، نگاه کنید. این تصویر مربوط به مقاله کم کردن حجم عکس و تاثیر آن بر سئو است. زمانی که شروع به نگارش محتوای این صفحه کردیم، کلمه کلیدی هدف ما «کم کردن حجم عکس» بود.

سعی کردیم با ارائه محتوایی ارزشمند در قالب متن، عکس و ویدیو آموزش جامعی را در خصوص کم کردن حجم تصاویر در اختیار کاربران قرار دهیم. بعد از گذشت 6 ماه این صفحه در بیش از 400 کوئری هم‌مفهوم جایگاه گرفته است. به عبارت دیگر کاربران با 400 ادبیات مختلف به دنبال کاهش حجم تصاویر هستند!

اگر فقط یک کلمه کلیدی را تکرار می‌کردیم، امکان نداشت بتوانیم در عباراتی به این گستردگی جایگاه کسب کنیم و در دیدرس کاربران باشیم. هنر مفهوم‌گرایی باعث می‌شود که بتوانیم در کلمات متنوعی جایگاه به دست آوریم. اما پیش از این‌که به سراغ تکنیک‌های مفهوم‌گرایی برویم اجازه دهید تکلیف استفاده از کلمه کلیدی در محتوا را روشن کنیم.

کلید واژه مرکزی چیست؟

برای هر صفحه از سایت می‌توان چندین عبارت یا کلمه مختلف را هدف‌گذاری کرد به شرط آن‌که هدف کاربر از جستجو و معنای آن‌ها به یکدیگر نزدیک باشد. بله درست متوجه شدید؛

یک صفحه از سایت ما می‌تواند حتی در بیش از 1000 عبارت متفاوت جایگاه کسب کند.

اگر برای هریک از این عبارات یک صفحه مجزا در سایت داشته باشیم به احتمال زیاد با مشکل کنیبالیزیشن روبرو خواهیم شد و چنان‌چه بدون شناخت این عبارات بر تکرار یک کلمه تمرکز کنیم اسیر کیورد استافینگ می‌شویم.

کلید واژه مرکزی (Focus Keyword) به عبارتی گفته می‌شود که؛ توصیف بهتری از نیاز کاربر بوده و آمار جستجوی بالاتری نسبت به سایر عبارات دارد. به عنوان مثال دو عبارت “آموزش سئو” و “یادگیری سئو” هر دو یک مفهوم را داشته و جزئی از ابر کملات کلیدی یک صفحه از سایت ما هستند. ولی عبارت “آموزش سئو” به واسطه آمار جستجوی بالاتر انتخاب اصلی ما برای “کلید واژه مرکزی” در آن صفحه است.

در ادامه اصول و استانداردهای پیشنهادی برای استفاده از کلیدواژه مرکزی و سایر عبارات کلیدی (مفهوم گرایی) در آن صفحه را با هم مرور می‌کنیم.

حداقل 3 تا 5 بار کلمه کلیدی مرکزی را تکرار کنید

برای درک محتوای صفحه توسط گوگل، 3 تا 5 بار تکرار “کلمه کلیدی مرکزی” کافی است. برای مثال می‌خواهیم درباره «تعریف سئو» یک مقاله بنویسیم و عبارت «سئو چیست؟» را به عنوان کلمه کلیدی مرکزی این مقاله انتخاب کرده‌ایم. اگر بین 3 تا 5 بار این کلمه کلیدی را در محتوا تکرار کنیم، کافی است.

مفهوم‌گرایی در این مثال یعنی که به جای تکرار یک عبارت از کلمات هم‌خانواده یا هم‌مفهوم آن در متن خود استفاده کنیم. عباراتی مثل؛ “مفهوم سئو”، “تعریف سئو” و …

دقت داشته باشید که تکرار بیش از اندازه کلمه کلیدی یک تکنیک کلاه سیاه است. این تکینک با نام کیورد استافینگ شناخته می‌شود. استفاده از کیورد استافینگ امروزه کاملاً برای گوگل قابل شناسایی است و جریمه سنگینی برای سایت‌های استفاده‌کننده به‌همراه خواهد داشت.

نکته مهم؛ بازه اعلام شده تنها یک استاندارد حداقلی است و نباید در ذهن شما به یک قانون همیشگی تبدیل شود. فرضا اگر محتوایی دارید که کلیدواژه مرکزی بیش از 10 بار در آن تکرار شده الزاما به معنی کیفیت پایین محتوا نیست معیار اصلی ما برای سنجش کیفیت رضایت کاربر و انتقال صحیح پیام به او است. ولی اگر عبارت اصلی کمتر از 3 بار در کل صفحه حضور دارد به احتمال زیاد گوگل قادر به تشخیص آن یا دادن وزن کافی به ارزش و اهمیتش نیست.

بهترین فضا برای تکرار کلمه کلیدی مرکزی کجاست؟

زمانی که ربات‌های گوگل وارد یک صفحه می‌شوند از هدر تا فوتر صفحه را مورد بررسی قرار می‌دهند. محتوای قرارگرفته در بدنه اصلی صفحه اهمیت بیشتری در مقایسه با هدر، فوتر و سایدبار آن دارد. ولی بهترین فضای برای حضور کلمه کلیدی مرکزی اولین محتوای نمایش داده شده به کاربر در موبایل و دسکتاپ است.

این فضا که آن را با نام Above The Fold می‌شناسیم جایی‌ست که محتوای آن بدون نیاز به اسکرول در دیدرس کاربر قرار دارد. معمولا در این فضا عنوان اصلی (h1)، اولین پاراگراف از متن (مقدمه) و تصویر شاخص دیده می‌شود. در نتیجه تکرار کلمه کلیدی در این سه بخش اهمیت بالایی برای ما دارد. حضور کلمه کلیدی در تصویر را می‌توان به دو روش انجام داد؛ 1- قرار دادن آن در متن جایگزین تصویر. 2- استفاده از خود عبارت در محتوای تصویر.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد درک گوگل از محتوای تصاویر و تکنیک‌های کاربردی برای بهبود سئو آن پیشنهاد می‌کنیم سوپر مقاله سئو تصاویر در سایت آکادمی وبسیما را مطالعه کنید.

پس از فضای بالای صفحه نوبت به هدینگ‌های داخلی (h2 تا h6)، محتوای متنی صفحه و سایر تصاویر آن می‌رسد. حضور کلید واژه مرکزی در این فضاها می‌تواند به تفهیم اهمیت آن برای ربات‌های گوگل کمک کند ولی از سوی مقابل تکرار بیش از اندازه به کیفیت محتوا آسیب خواهد زد. برای جلوگیری از تکرار نیازمند مفهوم‌گرایی در محتوا هستیم که در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

چطور مفهوم کلیدی را در یک مقاله تکرار کنیم؟ 3 تکنیک ساده ولی کاربردی

مفهوم کلیدی برگ برنده ما در سئو است. برای تکرار مفهوم کلیدی 3 تکنیک جذاب و ارزشمند وجود دارد که با استفاده از آن‌ها می‌توانیم نیاز خود را به تکرار کلمه کلیدی کاهش داده و تجربه لذت‌بخش‌تری را برای کاربران خلق کنیم.

تمام تکنیک‌هایی که در ادامه معرفی می‌شود، به صورت کامل در کارگاه آموزش تولید محتوا به سبک وبسیما” تدریس شده است. پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی کامل با اصول تولید محتوای ارزشمند در دوره آموزش تولید محتوا آکادمی وبسیما شرکت کنید.

1- توجه به LSIها؛ برگ برنده شما در مفهوم گرایی

توجه به کلمات LSI می‌تواند جذابیت زیادی به محتوای شما بدهد. LSI به کلماتی گفته می‌شود که با موضوع اصلی مقاله و کلید واژه مرکزی آن ارتباط معنایی دارند.

فرض کنید می‌خواهیم یک مقاله درباره «آموزش سئو» بنویسیم. عبارات زیر می‌توانند LSI مرتبط با این مفهوم باشند.

عباراتی مثل تولید محتوا، الگوریتم، لینک‌سازی، بهینه‌سازی سایت، تجربه کاربری و استراتژی به نوعی با مفهوم کلی «آموزش سئو» مرتبط هستند. استفاده از این عبارات می‌تواند غنای محتوایی صفحه را افزایش داده و مفهوم‌گرایی را به شکل‌های مختلف به همراه بیاورد. توضیحات بیشتر را در مقاله LSI چیست مطالعه کنید.

2- کلمات هم‌معنی و هم‌خانواده؛ فرار از بن بست تکرار

به جای تکرار یک کلمه از عبارات هم‌معنی و هم‌خانواده استفاده کنید.

استفاده از عبارات و کلمات هم‌معنی و هم‌خانواده به ما اجازه می‌دهد تا بدون اصرار بر یک عبارت خاص (کلید واژه مرکزی) حول یک مفهوم کلیدی صحبت کرده و پیام خود را به بهترین شکل ممکن به کاربر منتقل کنیم. این تکنیک علاوه بر این‌که موجب بهبود جایگاه ما در کلید واژه اصلی می‌شود شانس ما برای کسب رتبه و بازدید در طیف گسترده‌تری از عبارات را هم فراهم می‌کند.

به مثال بالا توجه کنید. پاراگراف اول بخشی از محتوای صفحه آموزش سئو سایت آکادمی وبسیما است. در این پاراگراف مفهوم سئو به شیوه‌های مختلف تکرار شده است. به عبارت بهتر عباراتی مثل SEO، بهینه سازی موتور جستجو، مفهوم سئو هم معنی هستند و به یک مفهوم کلیدی اشاره می‌کنند. تصویر پایین از سایتی دیگر است که به تعریف سئو پرداخته. عدم استفاده از عبارات هم‌خانواده باعث شده که خواندن این پاراگراف سخت و دشوار باشد.

3- عبارات توصیفی؛ امضای شما پای یک محتوای متفاوت

به کلمات هم خانواده و lsi ها بسنده نکنید. عبارات توصیفی امضای محتوایی و نقطه تمایز شما با رقبا هستند.

عبارات توصیفی عباراتی هستند که در کنار تکرار یک مفهوم، اطلاعات جدیدی به مخاطب می‌دهند. فرض کنیم مقاله‌ای درباره «اصغر فرهادی» نوشته‌ایم. طبیعتاً تکرار بیش از 5 بار اسم اصغر فرهادی هم حوصله مخاطب را سر می‌برد و هم ما را در معرض کیورد استافینگ قرار می‌دهد. عبارات هم خانواده‌ای هم برای این موضوع وجود ندارد. این‌جا می‌توانیم به سراغ استفاده از عبارات توصیفی برویم.

برای مثال عباراتی مثل «تنها کارگردان ایرانی برنده اسکار»، «کارگردان فیلم فروشنده» و «کارگردان فیلم قهرمان» باز هم به اصغر فرهادی اشاره می‌کند. استفاده از عبارات توصیفی متن شما را برای مخاطب دلچسب‌تر می‌کند.

از اثرات جانبی عبارات توصیفی می‌توان به استفاده هوشمندانه از کلمات LSI و ارائه اطلاعات کاربردی به مخاطب اشاره کرد. مثلا در همین مثال بالا، عباراتی مثل اسکار، کارگردان و فیلم قهرمان را می‌تواند کلمات LSI برای موضوع اصلی که “اصغر فرهادی” است دانست.

هدف از تولید محتوا سئو نیست! احترام به مخاطب را فراموش نکنیم

در این مقاله به یکی از پرتکرارترین سوالات سئو یعنی تعداد تکرار کلمه کلیدی در سئو پاسخ دادیم. با مفهوم‌گرایی در محتوا آشناشده و 3 تکنیک استفاده از مفهوم‌گرایی را بررسی کردیم. در پایان اگر یک نکته را به خاطر داشته باشیم، که هدف اصلی ما از تولید محتوا کسب موفقیت در سئو نیست! بلکه رسیدن به رتبه‌های بالا در نتایج جستجو تنها یکی از دستاوردهای ما با تولید محتوای اختصاصی و ارزشمند است.

هر جا که محتوا را تغییر دادیم تا یک کلمه کلیدی تکرار بشود یا نشود در مسیر اشتباهی هستیم. نباید فراموش کنیم که ما محتوا را برای جلب رضایت کاربران و پاسخگویی به سوالات آن‌ها می‌نویسیم. تکرار یک کلمه کلیدی به هدف کسب جایگاه در نتایج جستجو باعث می‌شود که از ارائه محتوایی ارزشمند دور شده و رضایت کاربران را از دست بدهیم.

در پایان پیشنهاد می‌کنیم اگر تجربه یا سوالی درباره تکرار کلمه کلیدی در مقاله دارید، در بخش نظرات برای ما بنویسید. مشتاق شنیدن نظرات شما هستیم.